-
[ بدون عنوان ]
شنبه 19 فروردینماه سال 1391 20:35
غروب و دلتنگی هاش ...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 14 فروردینماه سال 1391 19:18
حس دلتنگی دارم... دلــــــــــــــــــــتنگم خیـــــــــــــــــــــــلی
-
سال نو مبارک...
سهشنبه 1 فروردینماه سال 1391 16:50
سال نو مبارک سلام به دوستان خوب و صمیمی که از ته دل دوستتون دارم و از همگی تشکر میکنم که با نظرات خوب و دلگرم کننده تون هیچ وقت تنهام نذاشتید و تشکر میکنم از نسرین جون(شب نوشته های یک مادر) که همیشه با حرفهای خوب و دعاهاش کمکم کرده . و دعا میکنم که توی لحظه لحظه ی زندگیتون شاد و سلامت باشید و سال نو سالی همراه با...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 26 اسفندماه سال 1390 17:42
تا میخوام فراموش کنم دوباره پیداشون میشه و اعصابمو بهم میریزن من که ازشون نمیگذرم ،خدایا خودت جوابشونو بده هر جور که خودت میدونی.این همه بدی در حقم کردن و هیچی نگفتم ،احترام گذاشتم ولی فک میکنن من هیچی نمیدونم و وظیفه ی من میدونن .آخه من به خاطر خدا این کارارو کردم.ولی دیگه خسته شدم راحتم بذارید ،بذارید به درد خودم...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 26 اسفندماه سال 1390 16:40
دل من یاد دریا می کند گاهی به فکر ساحل فردا می کند گاهی برای دور افتادن ز غم ها گریه در روزها و شبها می کند گاهی . . .
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 4 بهمنماه سال 1390 23:00
التماس دعا دارم ...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 17 دیماه سال 1390 23:53
وقتی وجود خدا باورت بشه ،خدا یه نقطه میزاره زیر باورت و ” یاورت” میشه ...
-
دل نوشته...
چهارشنبه 2 آذرماه سال 1390 00:09
وقتی به پشت سرم نگاه میکنم و دفتر خاطرات ذهنمو مرور میکنم دلم میگیره از این که جوونی ام چقدر با غم و تنهایی سپری شد.چه روزای سختیو پشت سر گذاشتم .چه نامردی که در حقم نکردن. زندگیمو باید ادامه میدادم و از اول شروع میکردم.اما این دفعه، تنهای تنها...هر چند مامانم پشتم بودو بهم دلگرمی میداد . صبور شدمو مبارزه کردم.. زندگی...
-
علی جانم...
دوشنبه 23 آبانماه سال 1390 23:09
نازد به خودش خدا که حیدر دارد دریای فضائلی مطهر دارد همتای علی نخواهد آمد والله صد بار اگر کعبه ترک بردارد عیدغدیر خم مبارک
-
یادت نره...
پنجشنبه 19 آبانماه سال 1390 21:33
تو لحظه ای که خوشی خدارو از یاد نبر تا خدا موقعی که گرفتاری ،تو رو از یاد نبره...
-
زن ها دوست داشتنی هستن ...
چهارشنبه 27 مهرماه سال 1390 20:52
چتر حمایت او را احساس می کنی……………….. .زمانی که خواهر توست….. گرمای محبت او را احساس می کنی……………زمانی که دوست توست…… هیجان و عشق او را احساس می کنی……………زمانی که عاشق توست……. از خود گذشتگی او را احساس می کنی………..زمانی که همسر توست…… پرستش وایثار او را احساس می کنی……….زمانی که مادر توست…. دعای خیر او را احساس می...
-
شاید...
سهشنبه 19 مهرماه سال 1390 00:20
شاید یاد اوری روزها و لحظه های خوش گذشته بتواند درد بی تو بودنم را التیام دهد...
-
دلم...
پنجشنبه 14 مهرماه سال 1390 22:43
دلم تنگ شده است برای...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 3 مهرماه سال 1390 23:22
قربونت برم خدا چقدر غریبی رو زمین
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 25 شهریورماه سال 1390 23:12
دستم را به طرفت دراز کرده ام در حالی که همه از کنارم رفته و رهایم کرده اند...
-
من و غروب و جاده
دوشنبه 24 مردادماه سال 1390 00:22
دیدم دلم گرفته هوای گریه دارم تو این غروب سنگین دور از رفیق و یارم دیدم دلم گرقته دنیا به این شلوغی این همه آدم اما من کسی رو ندارم دیدم غروبه اما نه مثل هر غروبی پهنای آسمونو هرگز ندیده بودم از غم به این شلوغی دیدم که جاده خسته س از اینکه عمری بسته س اونم تموم حرفاش یا از هجوم بارون یا از پلی شکسته س اونم تموم راههاش...
-
سخت است...
یکشنبه 16 مردادماه سال 1390 13:35
سخت است هنگام وداع آنگاه که در می یابی چشمانی که در حال عبور است پاره ای از وجود تو را نیز با خود خواهد برد.
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 10 مردادماه سال 1390 00:52
دلم خیلی شکسته از بعضی ها.اصلا نفرت پیدا کردم ازشون.تقاس کارایی رو که در حقم کردن ،دارن پس میدن ولی نمی خوان قبول کنن.منکرش میشن. میگن خدا جای حق نشسته،واقعا راسته... حلالشون نکردم و نمیکنم و از خدا خواستم که خودش جوابشونو بده.
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 6 مردادماه سال 1390 00:27
یه مسافرت ۱۸ روزه حسابی خوش گذشت... دیروز صبح از مسافرت برگشتم.
-
خدایا...
یکشنبه 29 خردادماه سال 1390 01:04
خدایا دل مرا آنقدر صاف بگردان تا قبل از پایین آمدن دستم دعایم مستجاب گردد . . .
-
تولدت مبارک...
چهارشنبه 14 اردیبهشتماه سال 1390 22:50
سلام به دوستای گلم که همیشه به یادم بودن و بهم سر زدن و با نظرات خوبشون تنهام نذاشتن.از همتون تشکر میکنم. این روزها به وبلاگ بعضی از دوستان که سر میزنم بیشترشون حذف شده ،خیلی ناراحت شدم.به هر حال امیدوارم هر جای ایران زمین که هستید شاد باشید. برای دوستای خوبم آرزوی سعادت و خوشبختی دارم. امروزچهاردهم اردیبهشت،تولد دختر...
-
دلم گرفته از تنهایی ها...
چهارشنبه 24 فروردینماه سال 1390 22:06
خیلی دلم گرفته از تنهایی ها... کجایی تا ببینی با رفتنت چه به روز دلم آوردی کجایی تا ببینی دیگه کسی نیست تا اشکهامو پاک کنه کجایی تا ببینی از موقعی که رفتی خنده ای از ته دلم نکردم کجایی تا ببینی کسی نیست نوازشم کنه ودست رو موهام بکشه کجایی تا ببینی که با رفتنت حس زندگی رو ازم گرفتی آخه چه وقت رفتنت بود کاش می بردی منو...
-
یادم باشد...
شنبه 20 فروردینماه سال 1390 22:42
یادم باشد حرفی نزنم که کسی را به ناحق از خود برنجانم ، نگاهی نکنم که دل کسی بلرزد و خطی ننویسم که به نا حق آزار دهد کسی را یادم باشد که روز و روزگار خوش است وتنها دل ما دل نیست یادم باشد جواب کین را با کمتر از مهر و جواب دو رنگی را با کمتر از صداقت ندهم یادم باشد باید در برابر فریادها سکوت کنم و برای سیاهی ها نور...
-
سال نو مبارک
دوشنبه 8 فروردینماه سال 1390 01:34
سلام به دوستای وبلاگی عزیزم سال نو رو به همتون تبریک میگم و سعادت و خوشبختی شما عزیزان را در سال نو از خداوند متعال خواهانم. البته شرمنده از اینکه دیر آپ کردم. و تشکر میکنم از همه ی دوستانی که همیشه به من محبت داشتن و با نظرات خوبشون تنهام نذاشتن. ستاره ی بختتان بالا سپیده صبحتان تابناک سایه ی عمرتان بلند ساز زندگیتان...
-
زود رفتی گلم
چهارشنبه 11 اسفندماه سال 1389 22:10
تو یادگار من بودی افسوس که نیستی تو پیشم اینو بهت گفته بودم تو یادگار من بودی افسوس که نیستی تو پیشم اینو بهت گفته بودم نباشی دیوونه میشم زود رفتی گلم رفتی داغت موند رو دلم حیف بودی گلم رفتی دردامو به به کی بگم زود رفتی گلم رفتی داغت موند رو دلم حیف بودی گلم رفتی دردامو به به کی بگم تو یادگار من بودی افسوس که نیستی تو...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 30 بهمنماه سال 1389 01:44
اکنون تو با مرگ رفته ای و من اینجا تنها به این امید دم میزنم که با هر نفس گامی به تو نزدیک ترمیشوم. این زندگی من است
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 30 بهمنماه سال 1389 00:20
زیاد عمر کردن مهم نیست ،مهم خوب بودن و خوب زندگی کردنه.
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 19 بهمنماه سال 1389 17:53
زندگی صحنه زیبای هنرمندی ماست هرکسی نغمه خود خواند و از صحنه رود صحنه پیوسته بجا ست خرم آن نغمه که مردم بسپارندبیاد.
-
دماغ سوخته...
شنبه 16 بهمنماه سال 1389 22:35
سلام به دوستان(وبلاگی)عزیزم دماغ سوخته شنیدین؟؟؟ دماغ منم سوخته.البته اینی که دارم میگم نوعش فرق میکنه آ آ آ دیروز ظهر رفتم آشپز خونه یه ناهار خوشمزه درست کنم .خورشت رو آماده کردم، برنج رو هم آبکش کردم و گذاشتمش تو دم .شروع کردم به درست کردن سالاد.یه دفعه یه بوی سوختگی احساس کردم.بوی دماغ سوخته نبودا !!!! چشمتون روز...
-
سوختم باران بزن شاید...
جمعه 1 بهمنماه سال 1389 20:42
سوختم باران بزن شاید تو خاموشم کنی شاید امشب سوزش این زخم هارا کم کنی آه باران من سراپای وجودم آتش است پس بزن باران بزن شاید تو خاموشم کنی